유 ♥ 웃 عشق من 유 ♥ 웃

(¯`v´¯) مرا اندکی دوست بدار اما طولانی (¯`v´¯)

 

"یکی بودو یکی نبود

باشه برو بودو نبود

حق با تو همه کسم

من بدم عیب از تو نبود"

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 23:44 توسط بی بی گلاب | |

تـنـهـا چـيـزي کـه در دنـيـا بـه تـوافـق نـيـازي نـدارد

"دوست داشتـن"

است

 

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 23:41 توسط بی بی گلاب | |

گندم بودن را دوست دارم

در همهمه باد ؛ پرکنده شدن را

برای روزی که شاید

زیر دندانهای تو له شوم

چرا درویم نمی کنی ؟

مرا کلاغ های سیاه تمام کردند ...

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 22:30 توسط بی بی گلاب | |

وقتی دلت با من نیست


بودنت مشکلی را حل نمی کند . . .

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 22:28 توسط بی بی گلاب | |

نوشته بودی می آیی،

روزی در این نزدیكیها،

می آیی و غم را از چهره ام می زدایی،

می آیی و تا آخر دنیا ، با من می مانی،

نوشته بودی می آیی و می آید آن روز ، كه دیگر ترسی در دل نداری،

كه دیگر تمام وجودت را من ، پر كرده و گریزی از آن نداری،

نوشته بودی می آیی؛

و این تنها یك نوشته بود...

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 22:27 توسط بی بی گلاب | |

میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم!


در ساحل کنار جاده نشسته ای


هوای سرد ,


صدای باد


انتظار انتظار ان
تظار


دست می سوزد با سیگار !


به خودت می آیی ,


یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ,


نه دستی که شانه هایت را بگیرد ,


نه صدای که قشنگ تر از باد باشد


اسم این تنهایی است!!

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 22:26 توسط بی بی گلاب | |

بعضــی وقتــا هست که دوس داری کنـــارت باشه
محکـــم بغــلت کنه
بذاره اشــک بریزی راحــت شی
بعـــد آروم تو گـــوشت بگــــه: دیـــوونــه من کـــه هستم

 

نوشته شده در چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:21 توسط بی بی گلاب | |

خواب هایم بوی تن تو را می دهد

نکند ، آن دورترها

نیمه شب، در آغوشم می گیری !؟

نوشته شده در چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:17 توسط بی بی گلاب | |

کاش تُو بـودے و مَـטּ!

نَمـ نَمـ بآرـآטּ یک جاده بــــــــے انتها ...

دســـت در دســـت همـ ...

بدون چـــــــتر !

زیـــــر باراטּ،

خیـــس خیـــــس ...

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت 18:50 توسط بی بی گلاب | |

آغـِـشتـــهـ به تــو میشـــَــــــــــــــــوَد...

روحــــَــــــــــــــمــ...

 

نفســَــــــــــــــــمـــ...

بـَـند بـَـند وجــــــــــــــودَمـــ...

وَقتــــیـــ دَر حصــــــار بــــازوانـــ مردانهـ اتــ

تـَـسلــــیمــ نـِـگاهـَـتـــ میشــَـــــــــــوَمــــ!

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت 18:48 توسط بی بی گلاب | |

دانے وَقتے چِشمانَتـــ غَمگینَند وَقتی صِدایتــ آهنگ هَمیشگے اَش رآ نـَدارَد گاه کـﮧ غمـِ

عالمـ در دِلَت جاے مے گیـرد اَز هَمـﮧ ے دُنیـا گِرفتـﮧ اَست چـﮧ دردے مے کِشَمـ ..

مے خواهَمـ یِکبآره تَمآمـِ هَستے رآ بـﮧ آتَش بِکشَمـ تَمامـِ دُنیـا رآ بَر هَم ریزَمـ

تو چـﮧ مے دانے چـﮧدَرد دارَد غَمـِ چِشمانَتــ رآ دیدَن نمے خواهمـ ..

نمے خواهَمـ دنیایے رآ کـﮧ همـﮧ ے هستےِ مَن دَر آن یِکــ لَحظـﮧ آرامِش نَدارَد ...

روزے کـﮧ گُلِ خَنده روے لَبانَت بِشکُفـد بِهتَریـن و شیرین تَرین لَحظـﮧ ے زِندِگے مَن اَست

عِشقِ مَن مَن هَمه اَمـ رآ بآ تو مے خواهَم زِندِگے بدونِ تو وَ لَبخَندتــ بَرایَمـ پوچ اَست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تَمآمـِ مَن بـﮧ تو وآبَستـﮧ اَستــ وَ تَنهآ تو دَلیلِ بودَنمـ هستے

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت 18:42 توسط بی بی گلاب | |

حرفي ندارم...

من حتي حاضرم جانم به لبم برسد

اگر جانم تو باشي...

نوشته شده در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:13 توسط بی بی گلاب | |

هنوز هم عاشقانه هايم را

عاشقانه برای تو می‌نویسم...
هنوز هم در ازدحام این همه بي تو بودن

از با تو بودن حرف می‌زنم...
هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است...rrrrrr

نوشته شده در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:11 توسط بی بی گلاب | |

دست در دست شانه به شانه ، چه زیباست
 

 

صورت زیبای تو که چون کشتی زیبایی بر کرانه دل من لنگر

 

 

انداخته و چه سبز است شاخه های بید مجنون که سایه بان دل های

 

 

بی قرار و دلواپس ما شده است ، و من معنی درک را با تو ادراک کردم

 

 

کاش با من بمانی

 

نوشته شده در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:10 توسط بی بی گلاب | |


Power By: LoxBlog.Com