유 ♥ 웃 عشق من 유 ♥ 웃

(¯`v´¯) مرا اندکی دوست بدار اما طولانی (¯`v´¯)

عشق من.........

نبودنت را تاب می آورم

رفتنت را تحمل میکنم....

فراموش شدنم را باور میکنم....

اما...........

فراموش کردنت دیگر کار من نیست

باور کن

نوشته شده در شنبه 28 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:34 توسط بی بی گلاب | |

تَفـ ـآوُتــ ـ رآ بِبـ ـین !


تــو اَز کِنـ ـارِ مَـ ـن بـی تَفــ ـآوُتــــ عبـــ ـور میـــکُنـی


وَ مـ ـَن وَقــ ـتی رَدِ پآیَتـــ رآ میبینَمـ بُغــض میکُنَمـ...!!!
 

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 11:41 توسط بی بی گلاب | |

دوست داشتی همین الان بهت اس ام اس میزد

میگفت :منم دلتنگتم ...؟


نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 11:33 توسط بی بی گلاب | |

شب خوابی.....
 
 تو تختت ھی قلت می خوری.....
 
بعد گوشی تو برمی داری می نویسی "خوابم نمی بره".......
 
سر میشی.....
 
بغض میکنی.....
 
میببینی ھیچ کسو نداری که اینو واسش بفرستی.......
نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 11:29 توسط بی بی گلاب | |

 تو مرا مي فهمي

 

 

 


من تو را مي خواهم

 

 

 


وهمين ساده ترين قصه يک انسان است

 

 

 


تو مرا مي خواني

 

 

 


من تو را ناب ترين شعر زمان مي دانم

 

 

 


و تو هم مي داني

 

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:23 توسط بی بی گلاب | |

 این روزها

هیچ چیز سر جایش نیست

جز تو

که عجیب جا گرفته ای

 

 

 

 

کنج دلـــــــــــــــــــــــــم

 

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:10 توسط بی بی گلاب | |

 

وقتی تـــــــــــو نیستی ...

همه نیستن

نه که نیستن

هستن

ولی ...

مثل تــــــــــــو نیستن ...

نوشته شده در سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:9 توسط بی بی گلاب | |

به سلامتی اون پسری که

وقتی تو خیابون نگاهش به یه دختر میفته

سرشو میندازه پائین وزیر لب میگه:


اگه آخرشم باشی

انگشت کوچیکه عشقم نیستی.

نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1391برچسب:,ساعت 9:55 توسط بی بی گلاب | |

هیچ وقت نفهمیدم چرا

درست همان کسی که فکر می کنی

با همه فرق دارد

یک روز مثل همه

تنهایت می گذارد...

نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1391برچسب:,ساعت 9:52 توسط بی بی گلاب | |

خدایا ...

اگـــــــر علـــــــم بهــــــــتــــــــر اســت از ثـــروت


چـــــــــرا سرنوشـــت ما را رقـــم زدی نه قــــلـــم

نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1391برچسب:,ساعت 9:43 توسط بی بی گلاب | |

دلم برای کسی تنگ است


که تا شمال ترین شمال با من رفت


و در جنوب ترین جنوب با من بود


کسی که بی من ماند


کسی که با من نیست


کسی . . .


دگر کافی ست.

نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت 23:24 توسط بی بی گلاب | |

و خدا شب را خلق کرد برای گریه کردن
برای بغل کردن یک بالشت
برای زل زدن به تاریکی
...

برای نخوابیدن و خاطره ها را مرور کردن.....!

 
نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت 23:14 توسط بی بی گلاب | |

بيادتم!

حتى اگرقرارباشدشبى بى چراغ درحسرت يافتنت تمام دنيا راقدم بزنم.

نوشته شده در چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:33 توسط بی بی گلاب | |

آدم اســـت دیگر...


گاهی دلـــش می‌خواهد کسی‌ مـــوهایش را نوازش کند ،
بوســه بر گونه اش بزند

و آرام زیر نرمــه گوشش بگوید :دوســـتـت دارم!

نوشته شده در چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:32 توسط بی بی گلاب | |

خدایا!


تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم

تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت آمدم

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی...؟؟

نوشته شده در یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:,ساعت 22:33 توسط بی بی گلاب | |

"عشق، نیرومند ترین سپاه است

زیرا در یك لحظه بر قلب و مغز و جسم حمله می كند"

نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 16:49 توسط بی بی گلاب | |

بعضی وقتا سکوت می کنی چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرفی بزنی ...
بعضی وقتا سکوت می کنی چون واقعآ حرفی واسه گفتن نداری ...
گاه سکوت یه اعتراضه ، گاهی هم انتظار ...
اما بیشتر وقتا سکوت ،
واسه اینه که هیچ کلمه ای نمی تونه ...
غمی رو که توو وجودت داری ، توصیف کنه.
نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 16:46 توسط بی بی گلاب | |

 
گاهی اوقات انگشت به سوی کسی اشاره میشه
 
 
که اگه بخواد هم نمیتوونه مقصر باشه ....!
نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 16:24 توسط بی بی گلاب | |

"خدایا
فرو دادن این همه بغض
روزه رو باطل نمی کنه
؟!!

نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 16:23 توسط بی بی گلاب | |

خدایــــــــــا !!
دستم به آسمانت نمی رسد
اما تو که دستت به زمین می رسد
...
"بلندم کن"

نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 16:22 توسط بی بی گلاب | |

احساساتی ترین عشق ها ....

سردترین پایان را دارند ... !!!

نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:,ساعت 16:19 توسط بی بی گلاب | |

شايد ميان اين همه "نامردي"

بايد شيطان را ستایش کنیم

كه "دروغ" نگفت

جهنم را به جان خريد اما

"تظاهر" به دوست داشتن آدم نكرد

نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:43 توسط بی بی گلاب | |

چـرا سـاكـت نـمـي شـوي؟

.


صـداي نـفـس هـايـت . . .

در آغـوش او...

.


از ايـن راه دور هـم آزارم مـي دهـد !!!

.


لــعــنــتــي . . .

آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن

نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:31 توسط بی بی گلاب | |

اگر ديوانگي نباشد

پس چيست . . . ؟

وقتي در اين دنيا به اين بزرگي

دلت فقط


هواي يک نفر را ميکند . . .

 

 

نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:11 توسط بی بی گلاب | |

 

اینجا

یکنفر 


چــیزی

 

به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است

 

خیالـــت راحت باشد

 

آرام چشمهایت را ببــند

 


یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است

 


یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا

تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد...

 

یکنفر در هـمین نزدیکــی ها

نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:6 توسط بی بی گلاب | |

خیلی سخته به کسی فکر کنی که داره به کس دیگه ای فکر میکنه...

.

 

تو خیالت با اون زندگی کنی اما اون تو واقعیت با کس دیگه...

نوشته شده در چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:,ساعت 3:31 توسط بی بی گلاب | |

دستانت را در برابرم مشت میکنی و میپرسی گل یا پوچ؟

در دلم میگویم فقط دستانت...

نوشته شده در چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:,ساعت 3:0 توسط بی بی گلاب | |

آدمها تنها که نباشند میروند!!!

تنها که میشوند باز میگردند....

نوشته شده در چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:,ساعت 2:54 توسط بی بی گلاب | |

خاموش ای قلب من ! زیرا کسی صدای تو را نمیشنود.

خاموش باد ! زیرا فضایی که با ناله ها و سوگواری ها آمیخته باشد

نمیتواند آواز و سروده های تو را حمل کند.

خاموش باد ! زیرا سایه های شب با رازهایت مأنوس نمیشوند

و تاریکی در برابر رویاهایت درنگ نمیکند.

تا صبح خاموش باد ای قلب من !

زیرا اگر تا صبح خویشتن داری کنی در روز توانمند خواهی شد

هر کسی که عاشق نور شود نور نیز عاشق او خواهد شد..

خاموش ای قلب من و به سخنانم گوش فرا ده.!

نوشته شده در چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:,ساعت 2:51 توسط بی بی گلاب | |

 

از نسل صدف ها...

ماسه ها فراموش کارترین رفیقان راهند ...

 

پا به پایت می آیند ...

آنقدر که گاهی سماجتشان درهمراهی حوصله ات را سرمیبرد ...

اما کافیست تا اندک بادی بوزد یا خورده موجی برخیزد...

تا برای همیشه ازحافظه ی ضعیفشان ردپایت پاک شود ..!

ما ازنسل ماسه نیستیم ...

از نسل صدفیم ...

صدف هایی که به پاس اقامتی یک روزه تا دنیا دنیاست

صدای دریا را برای هرگوشی زمزمه میکنند ...

نوشته شده در چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:,ساعت 2:28 توسط بی بی گلاب | |


Power By: LoxBlog.Com