유 ♥ 웃 عشق من 유 ♥ 웃

(¯`v´¯) مرا اندکی دوست بدار اما طولانی (¯`v´¯)

امشب دو چشم پنجره بی خواب بوده

مهمان این خانه فقط مهتاب بوده

با من بمان تا این دو راهی سپید

ماهی قرمز مرده تنگ بی اب بوده

نوشته شده در دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:10 توسط بی بی گلاب | |

 

کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم بر بلندای ان قرار داشت.

یک روز زلزله ای کوه را به لرزه دراورد و باعث شد یکی از تخم ها از دامنه کوه به زمین بیوفتد

بر حسب اتفاق ان تخم به مزرعه ای رسید که مملو از مرغ و خروس بود.

مرغ و خروسها میدانستند که باید از ان تخم مراقبت کنند و بلاخره هم مرغ سالخورده ای داوطلب شد که روی ان بنشیند و انرا گرم نگه دارد تا جوجه به دنبا بیاید.

یک روز تخم شکست و جوجه عقاب ازان بیرون امد.

جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها رشد کرد و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست.

او زندگی و خانواده اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد میزد که تو بیش ازین هستی.

تا اینکه یکروز که داشت در مزرعه بازی میکرد متوجه چند عقاب شد که در اسمان اوج میگرفتند عقاب اهی کشید و گفت:کاش من هم میتوانستم مثل انها اوج بگیرم.

مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند تو یک خروسی و یک خروس هرگز نمیتواند اوج بگیرد اما عقاب همچنان به خانواده واقعیش در اسمان خیره شده بود و در ارزوی اوج گرفتن بسر میبرد.

اما هر وقت که عقاب از رویایش سخن میگفت به او میگفتند که رویای تو حقیقی نیست و عقاب هم کم کم باور کرد.

بعد ار مدتی او دیگر به اسمان و اوج فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی از دنیا رفت....

تو همانی که می اندیشی.هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی به دنبال رویا هایت برو و به یاوه های مرغ و خروس های اطرافت فکر نکن

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 11:52 توسط بی بی گلاب | |

 


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:21 توسط بی بی گلاب | |

همیشه وقتی کسی ازم سوال میکرد چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم ولی وقتی تو ازم سوال کردی چند تا دوسم داری؟گفتم یکی میدونی چرا؟

چون قویترین و بزرگترین عددیه که میشناسم

دقت کردی که قشنگترین و عزیزترین چیزای دنیا همیشه یکین؟

ماه یکیه خورشید یکیه زمین یکیه خدا یکیه....تو هم یکی هستی وسعت عشق من به توام یکیه

اینو بدون از الان تا همیشه یکی دوستت دارم

نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:11 توسط بی بی گلاب | |

با تو بوده ام همیشه و همه جا

با تو نفس کشیده ام

با چشمان تو دیده ام

مرا از تو گریزی نیست چنان که جسم از روح و زمین را از اسمان و درخت را از افتاب

تو دلیل حیات من بوده و هستی

و چنان با این دلیل زیسته ام که باور کرده ام علت بودن من تو هستی

جواب من به اغاز و اتمام زندگی این است

 

همیشه با تو


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 12:44 توسط بی بی گلاب | |


Power By: LoxBlog.Com